محل تبلیغات شما
اعتراف میکنم وقتی کوله پشتی رو دوشم بود و پوست چرم بز با طرح سیاه مشق و کیسه پراز خوراکی برای افطار و سحری بین راه در دست و کیف سپهسالار بغلم بود و پشت موتور اخوی نشسته بودیم پیش به سوی ترمینال!
داشتم فکر میکردم، دلم برای این تهرون دود و دم گرفته تنگ میشه!
اعتراف میکنم روزای اول پر از حس غربت و دلتنگی بود! ولی الان بعد از 11 ماه همه چی عوض شده!
آدمیزاده!
عجیب دلبسته میشه
به سختی دل میکنه!
و بعد عادت و وابستگی به شرایط جدید!

قطره بارانم! من یکی هستم ولی یک از هزارانم (با صدای پویا)

چقد دلم فصل بهارو دوست داشت

مجنونانه باید زیستن!

میشه ,تو ,اعتراف ,میکنم ,چو ,ولی ,بود و ,اعتراف میکنم ,11 ماه ,از 11 ,الان بعد

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Bert's receptions فروش کلی کتب کمک درسی با تخفیف استثنایی مدرس زبان انگلیسی Christopher's blog میهن موزیک Jessie's notes Emerson's notes پزشک دام طلبه ظرفشور طراحی سایت