محل تبلیغات شما
راستش دلم میخواد یه دختر کوچولو داشته باشم. که بتونه مانند یک انسان زندگی کنه! آزاد و رها. مستقل و شاد! 
به دور از همه باید و نباید های اجتماع و دین و نگاه های مردسالارانه!
دختری که با هم برقصیم! آواز بخونیم! باهم ساز بزنیم و نقاشی کنیم!
به ناشناخته ها سفر کنیم و از ته دل بلند بلند بخندیم!
باهم کیک بپزیم
زیر بارون قدم بزنیم و جیغ بکشیم
بنشینیم پشت پنجره، قهوه بنوشیم و موسیقی گوش کنیم.
گاهی جدول حل کنیم گاهی مار و پله بازی کنیم!
دختری که برایم از اتفاقهای مدرسه بگوید و از دوست پسرش! راحت و بدون ترس.
هرچه که دل شادش میخواهد بپوشد. فارغ از جنسیت زدگی. بدون گیر و گور پوچ و مسخره!
دختری که با من احساس امنیت کند! نه اینکه نصف وجود و هستی خودش رو بخاطر توقع من و فرهنگ اشتباه عرف، از من پنهان کند!
دختری که انسان باشد!
نه زن!
بزرگ کردن یک دختر یاغی و آزاد، نباید سخت باشد! 
چیزی که همه ما از فرزندانمان/دخترانمان دریغ میکنیم!


قطره بارانم! من یکی هستم ولی یک از هزارانم (با صدای پویا)

چقد دلم فصل بهارو دوست داشت

مجنونانه باید زیستن!

کنیم ,دختری ,های ,نباید ,باهم ,بزنیم ,دختری که ,و از ,که با ,کنیم گاهی ,بزنیم و

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخوانی *** اشعارعارفانه ی سحرگاهان *** escoabidi Katherine's notes lodinehriy دل نوشته های یک ظهر تابستانی گروه گردشگری شمال Rebecca's game Antonio's receptions پسر طلایی